مندر نهایت سانسور پیروز شد. عثمان خواجه شاید می دانست که کلماتی که روی دو طرف چکمه هایش می نویسد به سرعت توجه دلالان کریکت را به خود جلب می کند. نه به این دلیل که پیام هایی که او می خواست در اولین آزمون تابستانی استرالیا منتقل کند، آشکارا سیاسی بود. به هر حال، این ادعا که «همه زندگیها برابر است» و «آزادی یک حق بشر است» چه ضد استدلال مشروعی وجود دارد؟ چیزی که این نتیجه را قابل پیش بینی می کند این واقعیت است که نوع فعالیت ورزشکاری خواجه هرگز در ورزش او خانه خوشایندی پیدا نکرده است.
60 سال از زمانی که CLR جیمز پرسید: «کسانی که فقط کریکت را میدانند در مورد کریکت چه میدانند میگذرد؟» برای طرفداران و بازیکنان، این انگیزهای بود تا میراث استعماری بازی را زیر سؤال ببرند، نابرابریهای نژادی موجود را به چالش بکشند و اذعان کنند که این نیروها فراتر از مرزها تصمیم گرفتند که چه کسی امتیاز دویدن و گرفتن ویکت برای کشور خود را دارد. شش دهه بعد، سوال جیمز همچنان مرتبط است.
برای درک بهتر کاستیهای کریکت، ارزش آن را دارد که آنها را با اقدامات ستارگان ورزش آمریکایی و اکوسیستمی بینظیر در پرورش فعالیت ورزشکاران مقایسه کنیم. از زمانی که جک جانسون، بوکسور سیاهپوست اهل تگزاس، عنوان قهرمانی سنگین وزن جهان را در سال 1907 به دست آورد، ورزشکاران در ایالات متحده در یک گفتمان اجتماعی و سیاسی گسترده تر ادغام شدند.
پس از جانسون، جسی اونز آمد که با کسب چهار مدال طلا در المپیک 1936 برلین، جهان بینی آدولف هیتلر و سیاست های جدایی طلبانه کشورش را به سخره گرفت. زمانی که محمد علی از جنگیدن در جنگ ویتنام آمریکا در سال 1967 امتناع کرد، ارتباط بین ورزشکاران و کنشگری آگاهانه به طور محکم برقرار شد.
امروزه، هر ورزش بزرگ در ایالات متحده نمادهای فعال خود را دارد. و اگرچه کالین کپرنیک از سال 2017 پس از ایفای نقش برجسته در جنبش جهانی Black Lives Matter که زانو را به یک ژست شناخته شده جهانی تبدیل کرد، از NFL محروم شد، افراد دیگری مانند لبرون جیمز، سیمون بایلز و مگان راپینو پس از آن همچنان از مشاغل موفقی برخوردار بودند. از سکوی خود برای صحبت در برابر بی عدالتی استفاده می کند.
دکتر. هری ادواردز، معمار پروژه المپیک برای حقوق بشر که تامی اسمیت و جان کارلوس را تشویق کرد تا به نابرابری نژادی روی سکو در بازیهای 1968 مکزیکوسیتی اعتراض کنند (که توسط پیتر نورمن دونده استرالیایی حمایت شد)، گفت که این پروژه در ایالات متحده آمریکا کار میکند زیرا “شما به یک چارچوب ایدئولوژیک نیاز دارید که بتواند کنشگری را طرح ریزی و چارچوب دهد.”
«این به دلیل علنی بودن چهرههای قدرتمندی است که در برابر پسزمینه و سنت کنشگری، با آنچه دکتر دکتر درگیر هستند، تقویت میشود. از مارتین لوتر کینگ به عنوان “فوریت تلخ حال حاضر” یاد می شود.
به عنوان یک کریکت باز استرالیایی، صدای خواجه از همه قوی تر است. و شکی نیست که نیاز فوری به فاجعه ای که در غزه در حال رخ دادن است، وجود دارد، که اساس سخنان خواجه بود که با رنگ های پرچم فلسطین نوشته شده بود. آنچه در این مورد گم شده، سنت فعالیت در کریکت و همچنین ورزش استرالیا به طور کلی است.
استثناهای قابل توجهی وجود دارد. در سال 1932، ویجی مرچنت، هندی همه کاره، در اعتراض به زندانی شدن مهاتما گاندی و دیگر مبارزان آزادی از دیدن انگلستان خودداری کرد. تام کارترایت انگلیسی نقش کلیدی در ماجرای باسیل دولیویرا داشت که منجر به انزوای بینالمللی تیم کریکت آپارتاید آفریقای جنوبی در سال 1970 شد. شجاع ترین نمونه در سال 2003 بود، زمانی که هنری اولونگا و اندی فلاور بازوبندهای مشکی پوشیدند تا توجه را به جنایات رابرت موگابه، دیکتاتور وقت زیمبابوه جلب کنند. هر دو از آن زمان پس از دریافت تهدید به مرگ در تبعید زندگی کرده اند.
معین علی انگلیسی در سال 2014 دستبندهایی با مضامین “نجات غزه” و “فلسطین آزاد کن” به دست داشت. اگرچه هیئت کریکت انگلستان به او اجازه داد، ICC به سرعت وارد عمل شد و استدلال کرد که او قوانین رفتاری خود را که شامل ممنوعیت تجهیزات یا لباس هایی با پیام سیاسی است، نقض کرده است.
کنشگری واقعی وضعیت موجود را به چالش می کشد و نظرات را به شدت از هم جدا می کند و آن را از کارهای خیریه یا تلاش های بشردوستانه جدا می کند. کسانی که دستشان بر اهرم های قدرت است، چشمشان را بر بازیگرانی می بندند که به مسیری پذیرفته شده پایبند هستند. چگونه می توان تصمیم دادگاه بین المللی کیفری مبنی بر اجازه دادن به تیم هندی ام اس دونی در برابر استرالیا در سال 2019 را برای حمایت از ارتش کشورشان در هنگام تنش های مرزی با پاکستان توضیح داد؟ مطمئناً این نیز نقض قوانین ICC بود؟ دیوان کیفری بین المللی با اعمال محدودیت بر خواجه نفاق خود را نشان داد. بدیهی است که محتوای پیام نیست که غوغا می کند، بلکه گروه هدف کمپین است.
با کنار گذاشتن بیش از حد ملی گرایی دولت نارندرا مودی یا توطئه مبنی بر اینکه BCCI استادان واقعی کریکت هستند، قابل توجه است که دو بازیکن برجسته کریکت که به این شکل با خشم ICC مواجه شده اند مسلمان هستند و در این زمینه با آنها رفتار متفاوتی شده است. کشورهای خود خواجه قبلاً به دلیل حمایتش از جنبش BLM و به دلیل امتناع از پوشیدن پیراهن هایی که روی آن نوشته شده بود «حمایت از الکل» مورد انتقاد قرار گرفته بود. مانند نمادهای آمریکایی گذشته، او ناامید ماند.
خواجه در صبح روز اول آزمون علیه پاکستان گفت: “من بر آنچه گفتم ایستاده ام و برای همیشه به آن پایبند خواهم بود.” «قبلاً سابقه ای در گذشته وجود داشته است که دیوان بین المللی کیفری آن را پذیرفته است. بازیکنان در گذشته کارهایی انجام داده اند و ICC هیچ کاری انجام نداده است. بنابراین فکر میکنم کمی ناعادلانه است که آنها در این مرحله به من حمله کردند.»
او قصد دارد ممنوعیت اعمال شده بر خود را به چالش بکشد و از حمایت کامل هیئت مدیره و کاپیتان خود پت کامینز برخوردار است، که همچنین علیرغم انتقادهای شدید از موقعیت خود برای افزایش آگاهی در مورد بحران آب و هوا استفاده کرده است. اگر خواجه موفق شود و اجازه داشته باشد پیام خود را تبلیغ کند، این یک نقطه عطف در ورزشی خواهد بود که مدت هاست با فعالیت ورزشکاران رابطه ناخوشایندی داشته است.