فصل کابوس منچستریونایتد در جدیدترین نمایش ترسناک منچستریونایتد به پایین ترین سطح خود رسید


در روزی که منچستریونایتد می‌توانست با منچسترسیتی به تساوی برسد، در عوض توسط بورنموث شکست خورد و تحقیر شد. شاید بعد از ظهری بود که در آن فصل جمع بندی می شد، زمانی که به نظر می رسید اهداف توسط تیم هایی با منابع بسیار کمتر اما استراتژی بیشتر شکسته می شد، زمانی که پیروزی بر چلسی به نظر اشتباه در تمام سحرهای اشتباه بود.

با این حال، حتی برای این کمپین تاسف‌بار می‌توانست پایین‌ترین سطح جدیدی را نشان دهد. یونایتد هو شد و برای یک هفته زمانی که آنها با بایرن مونیخ و لیورپول روبرو می شوند، به سختی نشانه خوبی است که اولدترافورد مجبور بود صدای سورئال هواداران بورنموث را که شعار می دادند “ما چهار می خواهیم” را تحمل کند. آرزوی آنها تقریبا برآورده شد، دانگو اواتارا در وقت های تلف شده آندره اونانا را شکست داد، پس از اینکه سوفیان امرابات، هری مگوایر و جانی ایوانز با هم ترکیب شدند و مالکیت توپ را به ثمر رساندند، اما لغو شد.

با این حال، هنگام بررسی آخرین نمایش ترسناک یونایتد، چیزی که نباید نادیده گرفته شود این است که این یک نتیجه لرزان و خیره کننده برای گیلاس بود. آنها اولین برد خود را در استادیومی ثبت کردند که بورنموث قبلاً تنها 14 دقیقه در آن پیشتاز بود و تنها یک امتیاز کسب کرد. گیلاس ها فوق العاده بودند، همانطور که یونایتد الهام گرفته بود. تیم آندونی ایراولا همانطور که اریک تن هاگ انتظار داشت بازی کرد: با قدرت و سرعت در حمله، سرکشی در دفاع و یک برنامه بازی مناسب برای بازیکنانی که برای اجرای آن آموزش دیده بودند.

در مقابل، یونایتد یک فاجعه بود. یک شروع شلخته با پایانی بد به دنبال داشت. در شروع نیمه دوم، آنها شتاب بیشتری گرفته بودند، حتی اگر فوریت با کیفیت عالی مطابقت نداشت. آنها آماری را مسخره کردند که از هشت بازی آخر خود در لیگ شش بازی را برده اند، یا اینکه تن هاگ به تازگی برترین مربی ماه لیگ برتر است. در عوض آنها ششمین شکست فصل خود را در اولدترافورد متحمل شدند.

هزاران نفر پایان را از دست دادند. با ضربه سر مارکوس سنسی به گل سوم بورنموث، جایگاه ها شروع به خالی شدن کردند. تن هاگ از دست دادن حمایت حدود نیمی از رختکن خود را انکار کرده بود، اما شاید 50 درصد از طرفداران به شانس خود برای بازگشت اعتماد نداشتند و به سمت خروجی ها حرکت کردند. حتی با وجود اینکه بازیکنان تن هاگ از نظر قدرت متفاوت بودند – آنتونی دوید، آنتونی مارسیال نه – تنها تصوری که باقی ماند این بود که آنها واقعاً بسیار بد بودند.

از طرف دیگر، بورنموث عالی بود. دومینیک سولانکه نمونه بارز مارسیال بود و نمونه ای از این بود که چگونه یک مهاجم وسط می تواند با هدف، سرعت، قدرت و هوش قابل توجه خط حمله را هدایت کند. او کاملاً شایسته هدفش است. او تقریباً یک ثانیه وقت داشت که ضربه ای به تیرک دروازه زد.

فصل یونایتد به پایین ترین سطح خود رسید

(رویترز)

بورنموث ضعف یونایتد در هوا را آشکار کرد و با دو ضربه سر به گل رسید. اما این واقعیت که تیم تن هاگ در برابر توپ های هوایی و ضدحملات سریع آسیب پذیر به نظر می رسید ویرانگر بود. برای اولین بار نبود که یونایتد کمبود هافبک شدیدی داشت و حالا آنها ثابت خود را از دست خواهند داد: کارت زرد غیرضروری برونو فرناندز به دلیل ناراحتی او را از سفر به آنفیلد محروم کرد.

این تنها زمانی نبود که یونایتد معمار سقوط خود بود. آنها توپ را برای دو گل به دست دادند، تلاش مردود و با مقصر اسکات مک تومینای، زمانی که سولانکه به چوب بازی برخورد کرد.

بعد از ظهر فرناندز بد شروع شد. او با یک پاس به مک تومینای صاحب توپ و میدان به بورنموث شد. لوئیس کوک به اندازه کافی هوشیار بود تا توپ را مهار کند، به قدری سریع بود که با عجله از کنار امرابات گذشت و توپ را با یک پاشنه پشتی به سولانکه ارسال کرد و او توپ را تمام کرد.

برونو فرناندز و منچستریونایتد روز وحشتناکی داشتند

(گتی ایماژ)

یک ساعت بعد، پاس لوک شاو قطع شد، سولانکه منجر به شکست شد، مارکوس تاورنیه پاس داد و فیلیپ بیلینگ، که چند دقیقه قبل تعویض شده بود، با ضربه سر از آندره اونانا گذشت. این یک نقص در سیاست تن هاگ در استفاده از شاو به عنوان یک مدافع میانی را برجسته کرد: نه پاس او، بلکه ضربه سر او، و بازیکنان بزرگتر بورنموث سعی کردند خود را در برابر او در سانترها منزوی کنند. سپس، در حالی که مگوایر ایستاده بود و تماشا می کرد، سنسی به گوشه تاورنیه رفت و دو پاس گل به او داد. تاورنیه مانند کوک، سولانکه، آنتوان سمنیو، مانند بسیاری دیگر، عالی بود.

همین را به سختی می توان در مورد میزبان آنها گفت. یونایتد به ندرت شبیه گلزنی بود. مگوایر که به تازگی به عنوان بهترین بازیکن ماه لیگ برتر انتخاب شده بود، زمانی که ضربه سر او به او رسید، به او نزدیک شد، اما نقاطی وجود داشت که سرخیو رگیلون بهترین مهاجم به نظر می رسید.

در روزی که تصمیمات تن هاگ به اندازه عملکرد بد بود، راسموس هوجلوند در کنار مارکوس راشفورد روی نیمکت بود که به دلیل بیماری تمرین روز جمعه را از دست داد. اگر برنامه نجات دانمارکی برای بایرن مونیخ بود، نتیجه معکوس داشت. تشویق های عظیم فرا رسیدن قرارداد تابستانی – یا، به احتمال زیاد، رفتن مارسیال کم خون – را به همراه داشت، اما هوجلوند بلافاصله به دلیل نشان دادن یک کارت زرد خیالی، کارت زرد دریافت کرد. هنگامی که فرناندز نیز در یک اختلاف مقصر شد، یک بعد از ظهر فاجعه بار به پایان رسید.

Have any Question or Comment?

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *