زمانی که سر جیم رتکلیف به دنیا آمد، منچستریونایتد قهرمان انگلیس شد. اگر این وضعیت برای آنها در آن زمان غیرمعمول بود – پیروزی سر مت بازبی در سال 1952 اولین پیروزی یونایتد در 41 سال گذشته بود – این احتمال وجود دارد که رتکلیف به بیست و یکمین برد خود امیدوار باشد.خیابان عنوان او را در اتاق هیئت همراهی خواهد کرد. هفت دهه طول کشید تا او هفت مایل از محل تولدش در Failsworth تا اولدترافورد را طی کرد و به عنوان مالک مشترک یونایتد رسید. آن و انباشت ثروت قابل توجه; حدود 1.3 میلیارد پوند برای تصاحب 25 درصد سهام یونایتد به این سرمایه گذار پتروشیمی نیاز بود.
اکنون سهم خانواده گلیزر در یونایتد به کمترین میزان خود از زمان خرید اهرمی آنها در سال 2005 رسیده است. تغییر در اتاق هیئت مدیره در اولدترافورد در حال رخ دادن است. شاید در سطوح دیگر باشگاهی که در دهه گذشته در زمین عملکرد ضعیفی داشته است. سؤالات حول محور این است که چقدر و با چه سرعتی، چه کسی و چرا و چه زمانی.
رتکلیف و اینئوس قصد ندارند شریک ساکت باشند. یک سهام اقلیت همچنان می تواند به او قدرت تصمیم گیری، به ویژه کنترل دپارتمان فوتبال را بدهد. پاور کارگزاران اینئوس، ژان کلود بلان و سر دیو بریلزفورد، قبلاً در محل تمرین باشگاه در کارینگتون حضور داشتند تا با پاتریک استوارت، مدیرعامل موقت و جان مورتو، مدیر فوتبال، جلسه ای داشته باشند.
این می تواند یکی از بسیاری از موارد باشد: قرارداد با رتکلیف هفته ها پیش به توافق رسید. به نظر می رسد که از آن زمان تاکنون اتفاق کمی افتاده است، اما این فرصت را به اینئوس داد تا ارزیابی خود را شکل دهد. این فرآیند ارزیابی احتمالاً طی یک پروسه تأیید شش تا هشت هفته ای ادامه خواهد داشت. ممکن است هر تصمیمی در روز اول گرفته نشود.
برخی از مشکلات از قبل شناخته شده است. یکی از دو پست بزرگ باشگاه باید پر شود. باید جایگزینی برای ریچارد آرنولد، مدیرعامل در حال خروج پیدا کرد. استوارت، وکیلی که به عنوان وکیل کل باشگاه فعالیت می کند، مسئولیت موقت را بر عهده دارد و به طور بالقوه می تواند به وظایف قانونی خود بازگردد. دوره کوتاه تصدی آرنولد او را تبدیل به یک چهره انتقالی کرد. یونایتد ممکن است بخواهد که جانشین او مسیر باشگاه را در بلندمدت تعیین کند. بلان، مدیر بازاریابی سابق پاری سن ژرمن و مدیر عامل یوونتوس، به عنوان جانشین احتمالی در نظر گرفته می شود. مرد فرانسوی در حال حاضر نقش گسترده تری به عنوان مدیر عامل اینئوس اسپورت دارد. کارنامه او همچنین شامل دویدن، قایقرانی، راگبی، فرمول 1 و دوچرخه سواری است. تخصص بریلزفورد دو چرخ سواری است، اما او می تواند مجوزی برای پرسه زدن و وزن کشی در زمان و مکان مناسب داشته باشد.
سوالاتی در مورد کارکنان و دیگران در مورد آجر و ملات وجود دارد. هواداران خارج از خانه با هم آواز خواندند: “اولدترافورد در حال سقوط است”; اگر این اغراق باشد، سقف نشتی خود را بدنام کرده است. یکی از دلایل اتهام علیه گلیزرها این است که آنها در زیرساخت ها سرمایه گذاری نکرده اند و در عوض درآمد آنها به بازپرداخت سود و سود تقسیم می شود. فقط دیر تشخیص داده شد که یونایتد نیاز به ارتقا دارد: تحت رهبری آرنولد، مشاوران Legends International و Populous مأمور شدند تا برنامههایی را برای توسعه مجدد اولدترافورد طراحی کنند. گزارش ها حاکی از آن است که رتکلیف آماده است تا حدود 245 میلیون پوند از ثروت خود را برای توسعه مجدد سرمایه گذاری کند، اما دولت جدید یونایتد باید تصمیم بگیرد که آیا این بازسازی زمین فعلی، گسترش به جایگاه جنوبی، یا تخریب استادیوم و ساختن یک ورزشگاه جدید است. یک استادیوم در ملک نیاز به سرمایه برای پروژهای که میتواند یک میلیارد پوند هزینه داشته باشد، یکی از دلایل بازنگری استراتژیک بود، که با تصمیم به فروش سهام اقلیت رتکلیف به جای کل باشگاه به شیخ جاسم قطر، به اوج خود رسید.
اما هر تصمیمی که گرفته شود، سال ها طول می کشد تا این چشم انداز محقق شود. شاید بتوان در زمین مسابقه هم همین را گفت. از برخی جهات، ورود رتکلیف در زمان بدی برای برخی از مدیران فعلی اولدترافورد رخ می دهد. چند ماه پیش این احساس وجود داشت که یونایتد پس از سالهای طولانی در بیابان بالاخره در مسیر درستی قرار دارد. اکنون تصویر دوباره تیرهتر شده است، که میتواند فرمانی برای تغییر باشد.
رویدادهای اخیر حاکی از آن است که دویدن یونایتد یک مسیر با موانع با موانع زیادی است. گامهای اشتباه از مدیریت نادرست تحقیقات میسون گرینوود تا مرغ – ظاهراً – خامی که اخیراً در اولدترافورد سرو میشود، در واقع منعکسکننده اعمال چند نفر منتخب است، اما به تصویری گستردهتر از باشگاهی کمک میکند که هم مورد انتقاد و هم مورد تمسخر قرار میگیرد.
ثروت درون زمینی بارزترین فشارسنج یک باشگاه است و در اوایل فرآیند تصاحب، راحتتر میتوان استدلال کرد که یونایتد در مسیر درستی قرار دارد. شایعاتی از اردوگاه Ineos مبنی بر حمایت از مدیر Erik ten Hag وجود داشت. در حالی که تیم فعلی یونایتد – گلیزرها، آرنولد و مورتو – عملکرد خوبی دارند، فرم ترکیبی و عملکرد ناامیدکننده یونایتد در این فصل نشان میدهد که هلندی تنها راهحل مشکل نیست.
یونایتد اکنون از جام کارابائو خارج شده است، زیرا سرعت خود را در رقابت برای چهار تیم برتر لیگ برتر از دست داده است، و شرمندگی خروج زودهنگام از لیگ قهرمانان با این واقعیت که آنها به طور کامل از اروپا حذف شده اند، تشدید می شود.
این فصل بیشتر شبیه یک گام به عقب است تا یک قدم به جلو. تن هاگ گفت که باشگاه باید به دنبال قهرمانی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا باشد. هیچکدام در حال حاضر واقع بینانه نیستند، اما او استدلال می کند که تغییر فرهنگ باشگاه و بالا بردن استانداردها زمان می برد، تصمیمات دشوار – مانند اخراج جیدون سانچو، وینگر 73 میلیون پوندی – باید گرفته شود و باشگاه باید آماده باشد و از خودداری کند. از کسانی که این کار را انجام می دهند.من درایو مدیر را به اشتراک نمی گذارم.
به همین ترتیب، در اولدترافورد اتفاق نظر وجود دارد که جذب نیرو یک مشکل است، زیرا یونایتد از زمان بازنشستگی سر الکس فرگوسن حدود 1.5 میلیارد پوند هزینه کرده است و هیچ چالشی برای عنوان قهرمانی وجود ندارد. بسیاری از اشتباهات قبل از Ten Hag و Murtough است، اما هزینه های انتقال می تواند منجر به تغییر در استراتژی و شاید پرسنل شود. با این حال، جدای از فروش، آنها به دلیل محدودیتهای بازی جوانمردانه مالی، بدون در نظر گرفتن درآمدی بادآورده از رتکلیف، فضای زیادی برای هزینه در ژانویه ندارند.
این تا حدی به این دلیل است که حدود 400 میلیون پوند تحت مدیریت تن هاگ خرج شد، تقریباً نیمی از آن برای فوتبالیست هایی که قبلاً مدیریت کرده بود و بازدهی مشکوک. راتکلیف تصمیم به پرداخت 63 میلیون پوند برای کازمیرو را که در 30 سالگی خریداری شده بود، زیر سوال برد، علیرغم اینکه سرمایه گذاری تابستان امسال بازده بسیار کمی داشت. تن هاگ در آژاکس پیشرفت کرد، زمانی که دیگران، به ویژه مارک اورمارس، مسئول نقل و انتقالات بودند. یونایتد برای برخی از بازیکنان بیش از حد پول پرداخت کرد – نه بازیکنان جدید تابستان امسال، آنها استدلال می کنند، اگرچه دیگران چنین ادعاهایی را رد می کنند – اما این موضوع باعث می شود مورتوگ مورد بررسی قرار گیرد، که ممکن است به تن هاگ آزادی عمل زیادی داده باشد.
نام پل میچل که قرار است موناکو را ترک کند و داگی فریدمن که در حال حاضر در کریستال پالاس حضور دارد به عنوان مدیران فنی احتمالی مورد بحث قرار گرفته است. برای برخی، انتصاب ایده آل می تواند فردی در قالب مایکل ادواردز، معمار ظهور لیورپول باشد. یکی از اهداف بالقوه دن اشورث است، اگرچه نیوکاسل احتمالاً به دنبال مقاومت در برابر پیشنهادات برای یک چهره تأثیرگذار در سنت جیمز پارک است.
با این حال، این احساس وجود دارد که مورتوف به ساختن ساختاری که یونایتد فاقد آن بود کمک کرده است. دستیار مدیر فوتبال اندی اوبویل، مدیر عملیات فوتبال دیوید هریسون، مدیر مذاکرات فوتبال مت هارگریوز و رئیس فوتبال زنان پولی بنکرافت همگی از زمان ارتقاء او در سال 2021 استخدام شده اند. یونایتد هیچ بخش علوم داده ای نداشت. اکنون تحت رهبری دومینیک جردن این کار را انجام می دهند. یونایتد معتقد است که افراد خوبی را استخدام کرده است. با گذشت زمان ممکن است مشخص شود که آیا رتکلیف موافق است یا خیر.
اما در ماه اکتبر یک پایگاه آموزشی چند میلیون پوندی در کارینگتون برای تیم های زنان و آکادمی افتتاح شد. یونایتد از مایفر توسط اد وودوارد معاون مدیر اجرایی سابق اداره می شد. الان یک حس کاملا متفاوت است. اما اگر قرار بود به رقبای خود برسند، تأثیر چنین انتصابهایی – اگر درست باشد – لزوماً بلافاصله در نتایج منعکس نمیشود.
با این حال، توافق وجود دارد که بهبودهایی لازم است و به وضوح تمایل به پذیرش ایدههای Ineos وجود دارد. بریلزفورد در دوچرخه سواری، از المپیک گرفته تا تور دو فرانس، از موفقیت برخوردار بود. برخی از ایده های این گروه را می توان در فوتبال به کار برد.
با این حال، در طول سال ها، تخصص رتکلیف در کسب درآمد بود. یونایتد اخیراً رکورد گردش مالی 648 میلیون پوندی را ثبت کرده است که انتظار می رود دوباره افزایش یابد. با این حال، خروج از لیگ قهرمانان اروپا، بدون حتی تسلیت لیگ اروپا، احتمالاً مانع از رسیدن یونایتد به رقم 680 میلیون پوندی می شود که امسال فکر می کردند ممکن است. این نشان می دهد که باشگاه همچنان یک ابرقدرت تجاری است، یک دستاورد برای آرنولد و وودوارد. با این حال، کسانی هستند که معتقدند درآمد آنها باید بیشتر باشد. اما قرارداد بعدی تلویزیون داخلی لیگ برتر داخلی تنها نشان دهنده افزایش 4 درصدی در سال نسبت به قرارداد قبلی خواهد بود، نه آن نوع جهشی که ممکن است تصمیم راتکلیف برای پرداخت 1.3 میلیارد پوند برای یک چهارم یونایتد را توجیه کند.
این می تواند بر انگیزه یک طرفدار مادام العمر تأثیر بگذارد. آیا این یک تصمیم تجاری است، وسیله ای برای جاه طلبی های او، یک جایزه یا اسباب بازی یک میلیاردر؟ به هر حال، رتکلیف باید خود را تصور کند که پا جای پای دیگر شوالیههای یونایتد، بازبی و فرگوسن میگذارد و شاهد کسب عنوان قهرمانی تیمهایش است. اما درست مثل آنها، او وارث باشگاهی است که نیاز به بازسازی دارد.