هر چه تاتنهام بیشتر تغییر کند، بیشتر ثابت می ماند. آنها سعی کردند اینجا زندگی را برای خودشان راحت کنند، واقعاً موفق شدند. آنها زود و دیر به گل رسیدند و دوره طولانی فشار بورنموث و همچنین باران معمولی تاتنهام را تحمل کردند، که با تندبادهای شدید و شدید پیش از آن که به طور کلی برای حدود 20 دقیقه در یک زمان ناپدید شد.
اما از نظر ساختاری اساساً همان ماده ای بود که تاتنهام در تمام فصل ارائه کرده است: یک عملکرد روحی اما ناهموار که در آن لذت اساساً از رنج قابل تشخیص نیست. پاپ سار قبل از مصدومیت گل خوبی زد. بورنموث در بیشتر نیمه اول تیم بهتری بود. اسپرز در نیمه دوم به طور قابل توجهی پیشرفت کرد و بازی را از طریق سون هیونگ مین و ریچارلیسون ایمن کرد و باز هم پس از به ثمر رساندن دو گل دیرهنگام الکس اسکات، بازی را با یک تقلا به پایان رساند، یکی قانونی و دیگری به دلیل آفساید.
شاید این نتیجه منطقی تیمی باشد که همیشه به گونه ای بازی می کند که انگار 1-0 شکست خورده است و حس تعادل را با اراده عوض کرده است. اسپرز هنوز آنقدر خوب نیست که بتواند 90 دقیقه تسلط داشته باشد، هنوز آنقدر عمیق نیست که بتواند راحت بچرخد، هنوز آنقدر کنترل نشده است که بازی ها را تمام کند. و بنابراین، این دوره های پر جنب و جوش و داغ فوتبال هجومی خیره کننده و سپس دوره های طولانی وجود دارد که آنها اساساً بر اساس آرزوها و انگشتان متقابل زندگی می کنند.
با این وجود، سالی که با شکست کسلکننده 2-0 مقابل استون ویلا و تقلب کانتبال آغاز شد، با سه امتیاز فاصله گرفتن تاتنهام از صدر لیگ و با شانس بسیار خوبی برای صعود به لیگ قهرمانان به پایان رسید. چیزی که حتی تاثیرگذارتر است این است که آنها همه این کارها را در حالی انجام داده اند که به دلیل مصدومیت و محرومیت از بین رفته اند. آنگه پستکوگلو تیمش را ترمیم کرد، با عملکرد عالی در خط میانی توسط جیوانی لو سلسو پاداش گرفت و سپس با مصدومیت سار و آلخو ویلیز مجازات شد. اوه و سون الان یک ماهه به جام ملت های آسیا میره. هرگز باران نمی بارد و غیره.
برای بورنموث، این شاید در پایان یک ماه درخشان اما خسته کننده، ماموریت بسیار بزرگی بود. روانی و انسجام وجود داشت، اما شاید آنها در هر دو محوطه جریمه کمی تیزبینی نداشتند و برای ایجاد موقعیت های واضح تلاش می کردند. با این وجود، آنها 18 شوت به ثمر رساندند، مدت زمان طولانی مالکیت توپ را در اختیار داشتند، از طریق دومینیک سولانکه به تیر افقی دروازه برخورد کردند و در پایان با قدرت بالا رفتند. وقفه سه هفته ای قبل از بازی بعدی لیگ احتمالا در زمان خوبی برای آنها فرا می رسد.
در این بین، آنها از خود می پرسند که اگر گل زودهنگام نمی دادند، این بازی چقدر متفاوت بود. پاس نتو به رایان کریستی توسط لو سلسو و رودریگو بنتانکور بازگشته خوانده شد. سار به سمت دروازه رفت و با خونسردی به گوشه پایینی شوت کرد. و اسپرز معمولاً در همان چند دقیقه اول سرزنده بودند و پس از پایان نیمه اول دوباره محو شدند. سار پس از نیم ساعت از گریه افتاد و حضور او در جام ملتهای آفریقا مقابل سنگال اکنون در شک و تردید جدی قرار دارد.
و در غیاب او، بورنموث شروع به تسلط بر خط هافبک کرد و بازی با شروع کم شروع شد. گل بعدی تعیین کننده بود و در 20 دقیقه مانده به پایان آن گل به سون رسید: او ضدحمله ای را که خودش شروع کرده بود، پس از پاسی باشکوه از لو سلسو به پایان رساند. 9 دقیقه بعد، ریچارلیسون با ارسال زودهنگام برنان جانسون مشکل را برطرف کرد و تاتنهام مراحل پایانی بازی را بدون هیجان یا هشدار بی مورد به پایان رساند.
از شوخی خوشت اومد؟ اتفاقی که در واقع افتاد این بود: در پی هرج و مرج پس از تعویض سه گانه تاتنهام، اسکات با ارسال پاس مارکوس تاورنیه گلی را که شایسته بورنموث بود به ثمر رساند. برایان گیل از فاصله سه متری به تیر افقی دروازه برخورد کرد. Postecoglou در حالی که تلاش می کرد تا Véliz را تحت درمان قرار دهد، فلپ خود را روی خط لمسی از دست داد. ولیز با مصدومیت زمین را ترک کرد. ضربه سر نگاهی اسکات در دقیقه 100 که نتیجه را 3-2 کرد، در نهایت به دلیل آفساید مردود اعلام شد.
و اگر تاتنهام واقعاً می خواهد به اهداف خود در نیم فصل دوم برسد، باید راهی برای مهار و بهره برداری از هرج و مرج بیابد، موقعیت ها را مدیریت کند و نمایش های ثابت 90 دقیقه ای را به جای سبقت های متناوب انجام دهد. ژانویه احتمالاً شاهد اضافه شدن چند نفر جدید و بازگشت چهره های قدیمی از مصدومیت خواهیم بود و اگر چنین باشد سقف این تیم بالاست. اگر سال 2023 سالی بود که تاتنهام سرگرمی خود را دوباره کشف کرد، پس سال 2024 باید همه چیز در مورد تجارت باشد.