دبلیوبله، در روز اول، زمانی که دمای هوا در راجکوت خنک بود، زمانی که سرفراز خان یک کودک بود و بالاترین میانگین درجه یک را در بین بازیکنان فعلی داشت، انگلیس کاملاً هند را ناامید کرده بود.
سه ربع ساعت جادویی بود که چهرههای رنگ پریده در میان جمعیت، با پیراهنهای فوتبال و کلاههای آفتابیشان، از دستفروشهای خیابانی شیرینی میخریدند و با کمی تعجب تماشا میکردند که روهیت شارما برای دومین بار متوالی برنده بازی شد. تصمیم به انجام این کار گرفت و هند به 33 برای سه افزایش یافت.
مارک وود که از سال 2015 با توپ جدید برای انگلیس ویکت نگرفته بود، گیلاس قرمز روشن را دریافت کرد. این دقیقاً یک دست دادن طلایی در زمینی نبود که به عنوان بهشت بازی دعوت کننده در نظر گرفته می شود.
اما “پااتا” موعود ابتدا کمی ذره ای از آن را گاز گرفت و وود مانند یک توله سگ غول پیکر با پنجه های مخملی صورتی هجوم آورد و در میان توپ ها با جعبه های مقوایی خالی هجوم آورد اما در هنگام زایمان دندان هایش را برهنه کرد. شاهزادههای جوان هندی سریال تاکنون کاملاً با سرعت و کنترل او گیج شدهاند.
در اور دوم وود، یاشاسوی جیسوال روی پای سربی خود شناور شد و توپ در نهایت به دستان جو روت رسید. دقایقی بعد، شوبمن گیل هم رفته بود. پس از جذب شدن توسط یک القاء کننده روی توپ قبلی، او با دست های بتونی هیولایی با سرعت 90 مایل در ساعت را با اشاره ای حرکت هل داد و توسط بن فوکس با خیال راحت پشت کنده ها جمع شد. Centurion دو نفره و Centurion از آزمون دوم به سلامت به اتاق رختکن خود فرستاده شدند.
هنرهای تاریک زمانی ادامه پیدا کرد که بن استوکس بر سر تام هارتلی دست تکان داد تا جای جیمی اندرسون را بگیرد و تنها 40 دقیقه باقی مانده بود و او بلافاصله هجوم آورد. راجات پاتیدار، هر دو از دو تیم قدیمی تست، به توپی که در زمین گیر کرده بود ضربه زد و سپس با مهربانی به سمت بن داکت، که در پشت سر کوتاه منتظر بود، دوید.
فقط شارما، با ناامیدی که از هر منافذی بیرون میریخت، و پسر خانگی راویندرا جادجا، بین انگلستان و دو بازیکنی که بقیه ردههای میانی را تشکیل میدادند، ایستادند. استوکس که قبلاً صدمین کلاه خود را به نام “این فقط یک عدد است” در خلوت رختکن هدیه داده بود، لب هایش را لیسید.
وود در اولین حضور خود یک آس دیگر را در آستین داشت و توپی را به زمین بازی فرستاد و شارما با جهش اضافی غافلگیر شد و او فرار کرد. به میله های کلاه خود برخورد کرد. یک تخم مرغ سرخ شده، به صورت غیرفعال-تهاجمی روی بشقاب کوبیده شده است.
این یک شکست کاملاً شکست بود و همه چیز میتوانست برای هند بدتر باشد وقتی که در روز 27، شارما با یک چرخش زشت چند مرز خشن از هارتلی را دنبال کرد و توپ را به عمق لغزشیهایی که روت منتظر بود هل داد. اما او چند میلی ثانیه خیلی کند بود و توپ از روی نوک انگشتانش لیز خورد و روی زمین افتاد. وقتی تصمیم LBW توسط اندرسون در اوور بعدی لغو شد، این احساس وجود داشت که چیزی در آب برای شارما وجود دارد. و این اتفاق افتاد، زیرا او و Jadeja به آرامی بر امواج حمله اولیه انگلیس سوار شدند.
تا بعدازظهر شراکت به 100 نوشیدنی رسید، تا جلسه عصر به 200 رسید و شارما صد تایی دیگر را زیر کمربند خود داشت. اما با وجود اینکه حرکت اولیه انگلستان کاهش یافته بود، وود هنوز تمام نشده بود زیرا او هنوز دو لحظه دیگر در آستین خود داشت. ابتدا، شارما در تله باونسر افتاد، اما نتوانست در برابر وسوسه مقاومت کند و یک ضربه کوتاه تا وسط ویکت را از دست داد. استوکس با خوشحالی آنجا منتظر ماند. جایگاه چهارم ویکت سرانجام در 204 شکسته شد.
دست آخر وود رؤیای مرد جوانی را در هم شکست چون سرفراز، که میانگین ضربات رانجی تروفی نزدیک به 70 داشت و باید به سختی منتظر جایگاهی در بین 6 تیم برتر هند بود، با پشتکار به فراخوان Jadeja برای تک آهنگ توجه کرد. اما Jadeja که 99 داشت، نظرش را تغییر داد، وود توپ را از وسط گرفت و کنده ها را به زمین زد.
سرفراز مضطرب دور شد. شارما که در رختکن ایستاده بود و آماده بود تا قرن جادجا را تشویق کند، کلاه بیسبال نارنجی خود را درآورد و با انزجار سیاه و سفید فیلم آن را روی زمین انداخت. Jadeja در حالی که در نهایت یک تک آهنگ را برداشت، مأیوس به نظر می رسید، اما این ضربه شمشیر خاموش بود که سه چهره را جشن می گرفت.
به نظر میرسد که سرفراز، اولین بازیکن، که پس از تحویل کلاه هندیاش در اسکرام به سوی والدینش دوید، به نظر میرسید که معامله واقعی باشد. او که از پارچه راحت شارما بریده شده بود، سبک روی پاهایش بود، متواضع و با اعتماد به نفس فوق العاده، شش بار هارتلی را شکست داد و شهامت داشت به اندرسون برسد و بعد از اینکه فوکس به استامپ رسید، او را تا دیروقت کتک زد. این یک اولین بازی مطمئن بود که انگلیس را بعد از اینکه بالاخره از شرما خلاص شد و بعد از یک ساعت اول عالی، ناامید کرد.